1 . پیش رو گذاشتن
[فعل]

plantear

/plˌanteˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: planteé] [حال: planteo] [گذشته: planteé] [گذشته کامل: planteado]

1 پیش رو گذاشتن ایجاد کردن

  • 1.El cambio climático plantea una amenaza seria para las naciones insulares.
    1. تغییرات آب‌وهوا تهدیدی جدی برای کشورهای جزیره‌ای ایجاد می‌کند. planteado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان