خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیاستمدار
[اسم]
el político
/polˈitiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: políticos]
[مونث: política]
1
سیاستمدار
1.Aunque los políticos tienen fama de ser corruptos, la mayoría solo quieren mejorar las condiciones para todos.
1. با اینکه سیاستمداران به فاسدبودن مشهورند، بیشتر آنها فقط میخواهند که اوضاع را برای همه بهتر کنند.
کلمات نزدیک
programador
físico
catedrático
científico
bibliotecario
aprendiz
capitán
empresario
químico
dentista
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان