خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فیلمبرداری
[اسم]
el rodaje
/roðˈaxe/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
فیلمبرداری
1.El rodaje de la película tuvo que ser pausado debido a problemas con el presupuesto.
1. فیلمبرداری فیلم بهدلیل مشکلات بودجهای باید متوقف میشد.
کلمات نزدیک
profundizar
mitológico
argumento
leyenda
diversidad
casting
posproducción
montaje
localización
promoción
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان