خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طلایی
[صفت]
rubio
/rˈuβjo/
قابل مقایسه
1
طلایی
بلوند، بور
1.Todos los hombres en mi familia son rubios.
1. تمام مردها در خانواده من بور هستند.
کلمات نزدیک
calvo
liso
rizado
máscara de buceo
traje de neopreno
moreno
pelirrojo
lazo del pelo
pasador
rastas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان