خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (بخش) اورژانس
[اسم]
la sala de emergencia
/sˈala ðe ˌemɛɾxˈɛnθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: salas de emergencia]
1
(بخش) اورژانس
1.En cuanto llegó al hospital, lo llevaron a la sala de emergencia.
1. بهمحض اینکه به بیمارستان رسید، او را به بخش اورژانس بردند.
کلمات نزدیک
unidad de cuidados intensivos
horas de visita
clínica
paciente externo
sala de espera
cita
sala de operaciones
pastilla
cápsula
inyección
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان