خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مکمل
[صفت]
secundario
/sˌekundˈaɾjo/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: secundaria]
[جمع مونث: secundarias]
[جمع مذکر: secundarios]
1
مکمل
1.Nunca me dieron un papel principal. Siempre fui actor secundario.
1. هیچوقت به من نقش اصلی ندادند. من همیشه بهعنوان بازیگر مکمل هنرنمایی کردم.
کلمات نزدیک
diálogo
monólogo
escena
trágico
suceso
artes escénicas
tragedia
estrofa
teatral
galardonar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان