خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جامعه
[اسم]
la sociedad
/sˌoθjeðˈad/
قابل شمارش
مونث
[جمع: sociedades]
1
جامعه
اجتماع
1.La sociedad debe proteger el medio ambiente.
1. جامعه باید از محیطزیست مراقبت کند.
کلمات نزدیک
repoblar
ozono
central nuclear
robar
inspeccionar
suciedad
jamón serrano
dopaje
espectáculo
interpretar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان