خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرباز
[اسم]
el soldado
/sɔlðˈaðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: soldados]
[مونث: soldado]
1
سرباز
1.Los soldados vivían en trincheras durante la guerra.
1. در جنگ سربازها در سنگر مستقر بودند.
کلمات نزدیک
óptico
dependiente
florista
pescador
jardinero
guardia de seguridad
conductor de autobús
taxista
conductor
propietario
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان