خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوابآلودگی
[اسم]
la somnolencia
/sˌɔmnolˈɛnθja/
غیرقابل شمارش
مونث
1
خوابآلودگی
1.Mi padre dice que su somnolencia se debe al nuevo medicamento que está tomando.
1. پدرم میگوید که خوابآلودگی او بهخاطر داروی جدیدی است که دارد مصرف میکند.
کلمات نزدیک
sede
saborizante
rosario
revuelto
repentino
sorbo
tamal
vanguardia
variar
afecto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان