خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترس
[اسم]
el temor
/temˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: temores]
1
ترس
وحشت
1.Mi mayor temor era convertirme en un mal padre.
1. بزرگترین ترس من این بود که والد بدی بشوم.
کلمات نزدیک
odio
angustia
lamentar
cansar
envidia
asco
admiración
dar igual
resignar
optimismo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان