خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فشار خون را اندازه گرفتن
[عبارت]
tomar la tensión
/tomˈaɾ la tɛnsjˈɔn/
1
فشار خون را اندازه گرفتن
فشار خون گرفتن
1.El médico me tomó la tensión y se fijó si tenía fiebre.
1. پزشک فشار خونم را گرفت و چک کرد تا ببیند که تب دارم یا نه.
کلمات نزدیک
oído
medicamento
grave
garganta
examinar
tomar la temperatura
receta
recetar
sangre
termómetro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان