خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویزا
[اسم]
el visado
/bisˈaðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: visados]
1
ویزا
روادید
1.Si no me dan el visado no puedo ir a trabajar a los Estados Unidos.
1. اگر به من ویزا ندهند، نمیتوانم برای کار به آمریکا بروم.
کلمات نزدیک
diario
tarjeta postal
colchón de aire
hoguera
campamento
hostal
miembro
segundo
minuto
hora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان