1 . زود 2 . پیش از موقع
[قید]

temprano

/tempɾˈano/
قابل مقایسه

1 زود پیش از موقع

  • 1.Durante la semana me despierto temprano para ir al trabajo.
    1. در هفته زود بیدار شدم تا به سر کار بروم.
[صفت]

temprano

/tempɾˈano/
قابل مقایسه
[حالت مونث: temprana] [جمع مونث: tempranas] [جمع مذکر: tempranos]

2 پیش از موقع زود، زودهنگام

  • 1.No puedo creer que finalmente llegues temprano.
    1. نمی‌توانم باور کنم که بالاخره زود رسیدی.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان