خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جنبه
2 . نور
3 . نورپردازی
[اسم]
l'éclairage
/eklɛʀaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
جنبه
لحاظ
1.Les faits sont aujourd'hui présentés sous un éclairage différent.
1. حقایق امروزه از جنبهای متفاوت ارائه میشوند.
2
نور
روشنایی
1.Éclairage d'un appartement
1. روشنایی یک ساختمان
2.Régler les éclairages d'une scène de théâtre
2. تنظیم کردن نور صحنه تئاتر
3
نورپردازی
1.Les appareils d'éclairage
1. وسایل نورپردازی
تصاویر
کلمات نزدیک
éclair
éclabousser
échéant
échéancier
échéance
éclairage public
éclairagiste
éclairant
éclaircie
éclaircir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان