خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نورپرداز
[اسم]
l'éclairagiste
/eklɛʁaʒˈist/
قابل شمارش
مذکر
1
نورپرداز
1.J'ai eu une aide technique : un cameraman, un éclairagiste, un assistant.
1. من یک دستیار فنی داشتم، یک فیلمبردار، یک نورپرداز و یک دستیار.
تصاویر
کلمات نزدیک
éclairage public
éclairage
éclair
éclabousser
échéant
éclairant
éclaircie
éclaircir
éclaircissement
éclairer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان