1 . پیشرفت کردن 2 . مانور دادن
[فعل]

évoluer

/evɔlɥe/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: évolué] [حالت وصفی: évoluant] [فعل کمکی: avoir ]

1 پیشرفت کردن تکامل یافتن

  • 1.Il a beaucoup évolué depuis qu'il travaille.
    1. او از زمانی که کار می‌کند خیلی پیشرفت کرده است.
  • 2.Pour le moment, sa maladie n'évolue pas.
    2. در حال حاضر بیماری‌اش پیشرفت نمی‌کند.

2 مانور دادن حرکت کردن

  • 1.Danseuse qui évolue sur une scène.
    1. رقصنده‌ای که روی صحنه مانور می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان