خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشرفت کردن
2 . مانور دادن
[فعل]
évoluer
/evɔlɥe/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: évolué]
[حالت وصفی: évoluant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
پیشرفت کردن
تکامل یافتن
1.Il a beaucoup évolué depuis qu'il travaille.
1. او از زمانی که کار میکند خیلی پیشرفت کرده است.
2.Pour le moment, sa maladie n'évolue pas.
2. در حال حاضر بیماریاش پیشرفت نمیکند.
2
مانور دادن
حرکت کردن
1.Danseuse qui évolue sur une scène.
1. رقصندهای که روی صحنه مانور میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
évocation
évocateur
éviter
évitable
évincer
évolutif
évolution
évolutionniste
évolué
évoquer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان