خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سهامدار
[اسم]
l'actionnaire
/aksjɔnɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: actionnaires]
[مونث: actionnaire]
1
سهامدار
1.Je fais partie des actionnaires de la société.
1. من عضو سهامداران شرکت هستم.
2.Les actionnaires ont élu un nouveau directeur.
2. سهامداران یک مدیر جدید برگزیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
action
actif et le passif
actif
acteur-clé
acteur
actionner
actions
activement
activer
activiste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان