خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برافروخته بودن
[عبارت]
avoir les joues en feu
/avwaʁ le ʒu ɑ̃ fø/
1
برافروخته بودن
از خشم سرخ بودن
1.Les joues du gamin sont toutes en feu.
1. پسر بچه کاملا از خشم سرخ است.
2.Quand je le vois, j'ai les joues en feu.
2. هنگامی که آنها را میبینم برافروخته میشوم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "داشتن گونههای آتشین" است که در حقیقت کنایه از "برافروخته بودن" از خشم یا "از خشم سرخ بودن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
avoir les jambes comme du coton
avoir les fils qui se touchent
avoir le seum
avoir le nez qui coule
avoir le nez bouché
avoir les nerfs à fleur de peau
avoir les pieds sur terre
avoir les tempes grises
avoir l’air
avoir mal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان