خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . واقعبین بودن
[عبارت]
avoir les pieds sur terre
/avwaʁ le pje syʁ tɛʁ/
1
واقعبین بودن
1.Ils ont les pieds sur terre, comme ils disent.
1. آنها واقعبین هستند، همانطور که میگویند.
2.J'étais conscient de mes limites, j'avais les pieds sur terre.
2. من به محدودیتهایم آگاه بودم، واقعبین بودم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "داشتن پاها روی زمین" است که در حقیقت کنایه از " واقعبین بودن" و "خیالپرداز نبودن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
avoir les nerfs à fleur de peau
avoir les joues en feu
avoir les jambes comme du coton
avoir les fils qui se touchent
avoir le seum
avoir les tempes grises
avoir l’air
avoir mal
avoir mal au cœur
avoir mal à la tête
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان