خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جواهر فروشی
[اسم]
la bijouterie
/biʒutʀi/
قابل شمارش
مونث
1
جواهر فروشی
جواهر سازی
1.Il est propriétaire d'une petite bijouterie.
1. او مالک یک جواهرفروشی کوچک است.
2.Les bijouteries de la rue de la Paix.
2. جواهر فروشیهای خیابان "په".
تصاویر
کلمات نزدیک
bijou
bigoudi
bigot
bigorneau
bigleux
bijoutier
bikini
bilan
bilan de santé
bilatéral
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان