خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نتیجه (کلی)
[اسم]
le bilan
/bilɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
نتیجه (کلی)
جمعبندی
1.La négociation s'est terminée sur un bilan positif.
1. مذاکره با نتیجه کلی مثبت پایان یافت.
2.La réunion a commencé par un bilan du travail accompli.
2. جلسه با جمعبندی کار انجام شده شروع شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bikini
bijoutier
bijouterie
bijou
bigoudi
bilan de santé
bilatéral
bile
bilingue
billard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان