خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارزان فروختن
[فعل]
brader
/bʀade/
فعل گذرا
[گذشته کامل: bradé]
[حالت وصفی: bradant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
ارزان فروختن
مفت فروختن
1.A la fin de la saison, le magasin brade de nombreux articles.
1. در پایان فصل، مغازه تعداد زیادی از اجناس را ارزان میفروشد.
2.J'ai bradé ma voiture.
2. من ماشینم را مفت فروختم.
تصاویر
کلمات نزدیک
braconnier
bracelet
bp
boîtier
boîte à outils
braderie
braguette
braille
brailler
braire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان