[اسم]

le braille

/bʀɑj/
قابل شمارش مذکر

1 خط بریل الفبای نابینایان

  • 1.Apprendre le braille.
    1. یاد گرفتن خط بریل.
  • 2.Grâce au braille, les aveugles peuvent lire.
    2. به کمک خطر بریل نابینایان می‌توانند بخوانند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان