خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناز و نوازش کردن (بچه)
[فعل]
cajoler
/kaʒɔle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: cajolé]
[حالت وصفی: cajolant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
ناز و نوازش کردن (بچه)
1.J'ai vu une mère qui cajolait son bébé.
1. مادری را دیدم که کودکش را نوازش میکرد.
2.Les mères cajolent souvent les enfants pour les endormir.
2. مادرها اغلب بچهها را برای خواباندنشان ناز و نوازش میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
caissier
caissette
caisse
caire
caillouteux
cajoleur
cajou
cajun
cake
cal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان