خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیرسیگاری
[اسم]
le cendrier
/sɑ̃dʀije/
قابل شمارش
مذکر
1
زیرسیگاری
1.Elle pense que c'est un cendrier.
1. او فکر کرد که این یک زیرسیگاری است.
2.Marie, cache mon cendrier.
2. "ماری" زیرسیگاری من را پنهان کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
cendre
celui
celte
celsius
cellulite
cendrillon
cendré
censeur
censure
censurer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان