خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیکوکاری
[اسم]
la charité
/ʃaʀite/
قابل شمارش
مونث
1
نیکوکاری
خیرخواهی، احسان
1.Les mendiants demandent la charité.
1. نیازمندان انتظار نیکوکاری دارند.
2.On doit faire la charité à un mendiant.
2. ما باید به یک نیازمند احسان کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
charitablement
charitable
charisme
chariot élévateur
chariot
charlatan
charles
charlot
charlotte
charmant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان