خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وقایعنگار
[اسم]
le chroniqueur
/kʀɔnikœʀ/
قابل شمارش
مذکر
[مونث: chroniqueuse]
1
وقایعنگار
1.Alain Decaux est un chroniqueur célèbre.
1. "آلن دکو" یک وقایعنگار مشهور است.
2.Jean-Pierre est chroniqueur au journal le Monde.
2. "ژان پییر" وقایعنگار روزنامه "موند" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
chronique
chromosome
chrome
chromatique
christophe
chrono
chronologie
chronologique
chronomètre
chronométrer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان