خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درگیر (چیزی بودن)
[صفت]
concerné
/kɔ̃sɛʀne/
قابل مقایسه
1
درگیر (چیزی بودن)
گرفتار
1.J'étais en vérité concerné par cela.
1. در حقیقت من درگیر این (موضوع یا ماجرا) بودم.
2.Tu ne dois pas être concerné par ses histoires.
2. تو نباید درگیر داستانهایش شوی.
تصاویر
کلمات نزدیک
concerner
concernant
conception
concepteur
concept
concert
concert-live
concertation
concerter
concerto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان