[اسم]

la conception

/kɔ̃sɛpsjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 طراحی الگوسازی

  • 1.Dix architectes ont travaillé à la conception de ce stade.
    1. 10 معمار در طراحی این استادیوم کار کرده‌اند.
  • 2.Les ingénieurs travaillent à la conception d'une nouvelle voiture.
    2. مهندسان روی طراحی یک ماشین جدید کار می‌کنند.

2 برداشت استنباط، نظر، بینش

  • 1.Nous n'avons pas la même conception de la justice.
    1. ما از عدالت برداشت یکسانی نداریم.

3 لقاح آبستنی

  • 1.Conception et grossesse
    1. لقاح و بارداری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان