[فعل]

se concentrer

/kɔ̃sɑ̃tʀe/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: concentré] [حالت وصفی: concentrant] [فعل کمکی: être ]

1 تمرکز کردن

  • 1.Il faut vraiment que je me concentre sur ce problème.
    1. واقعا باید روی این مشکل تمرکز کنم.
  • 2.Les étudiants se concentrent sur l'examen.
    2. دانش‌آموزان روی امتحان تمرکز می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان