Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . مربوط شدن به
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
concerner
/kɔ̃sɛʀne/
فعل گذرا
[گذشته کامل: concerné]
[حالت وصفی: concernant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
مربوط شدن به
مربوط بودن به
مترادف و متضاد
intéresser
s'appliquer
se rapporter
toucher
viser
concerner quelqu'un
به کسی مربوط شدن
1. Ceci concerne chacun de vous.
1. این به تک تک شما مربوط میشود.
2. Cette réunion te concerne.
2. این جلسه به تو مربوط است.
3. La question de l'avenir de ce club nous concerne tous.
3. مسئله آینده این انجمن به همه ما مربوط است.
en ce qui concerne...
تا جایی که به... مربوط میشود [تا وقتی بحث... هست]
En ce qui concerne le remboursement, ne vous inquiétez pas.
تا جایی که به تسویهحساب مربوط میشود، نگران نباشید.
en ce qui me concerne...
تا جایی که به من مربوط میشود [تا جایی که من میدانم]...
En ce qui me concerne, ça vous prendra 15 minutes pour y aller.
تا جایی که به من مربوط میشود، 15 دقیقه طول میکشد تا به آن جا بروی.
تصاویر
کلمات نزدیک
concernant
conception
concepteur
concept
concentré
concerné
concert
concert-live
concertation
concerter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان