1 . سرایدار
[اسم]

le concierge

/kɔ̃sjɛʀʒ/
قابل شمارش مذکر

1 سرایدار

  • 1.Laisse tes clés au concierge.
    1. کلیدهایت را نزد سرایدار بگذار.
  • 2.Le concierge nettoyait le couloir quand je suis arrivé.
    2. سرایدار مشغول نظافت راهرو بود هنگامی که من رسیدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان