1 . تطبیق دادن
[فعل]

conformer

/kɔ̃fɔʀme/
فعل گذرا
[گذشته کامل: conformé] [حالت وصفی: conformant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تطبیق دادن وفق دادن

  • 1.Elle a conformé son attitude à la situation.
    1. او رفتارش را با شرایط وفق داد.
  • 2.Il faut conformer sa vie à ses principes.
    2. باید زندگی‌اش را با اصولش تطبیق دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان