خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تطبیق دادن
[فعل]
conformer
/kɔ̃fɔʀme/
فعل گذرا
[گذشته کامل: conformé]
[حالت وصفی: conformant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تطبیق دادن
وفق دادن
1.Elle a conformé son attitude à la situation.
1. او رفتارش را با شرایط وفق داد.
2.Il faut conformer sa vie à ses principes.
2. باید زندگیاش را با اصولش تطبیق دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
conforme
confondre
confluent
confluence
conflit
conformisme
conformiste
conformité
conformément
confort
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان