1 . یکی کردن
[فعل]

conjuguer

/kɔ̃ʒyge/
فعل گذرا
[گذشته کامل: conjugué] [حالت وصفی: conjuguant] [فعل کمکی: avoir ]

1 یکی کردن جمع کردن

  • 1.Ces deux entreprises ont conjugué leurs forces.
    1. این دو شرکت نیروهایشان را جمع کردند.
  • 2.Conjuguons nos forces pour réussir ce projet.
    2. برای موفق شدن در این پروژه نیروهایمان را جمع کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان