خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یکی کردن
[فعل]
conjuguer
/kɔ̃ʒyge/
فعل گذرا
[گذشته کامل: conjugué]
[حالت وصفی: conjuguant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
یکی کردن
جمع کردن
1.Ces deux entreprises ont conjugué leurs forces.
1. این دو شرکت نیروهایشان را جمع کردند.
2.Conjuguons nos forces pour réussir ce projet.
2. برای موفق شدن در این پروژه نیروهایمان را جمع کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
conjugalement
conjugal
conjugaison
conjoncturel
conjoncture
conjuration
conjurer
connaissance
connaisseur
connaître
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان