1 . تشکیل دادن
[فعل]

constituer

/kɔ̃stitɥe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: constitué] [حالت وصفی: constituant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تشکیل دادن

  • 1.Ils ont constitué une association humanitaire.
    1. آنها یک شراکت انسانی تشکیل داده‌اند.
  • 2.La viande constitue une grande part de mon alimentation.
    2. گوشت بخش بزرگی از تغذیه‌ام را تشکیل می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان