1 . طرف مکاتبه 2 . خبرنگار
[اسم]

le correspondant

/kɔʀɛspɔ̃dɑ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: correspondants] [مونث: correspondante]

1 طرف مکاتبه

  • 1.Le numéro de votre correspondant a changé
    1. شماره تلفن طرف مکاتبه شما عوض شده است.

2 خبرنگار گزارشگر

  • 1.C'est un reportage de notre correspondant à Séoul.
    1. این گزارشی از خبرنگار ما در "سئول" است.
  • 2.Notre journal n'a pas de correspondant dans ce pays.
    2. مجله‌ی ما در این کشور خبرنگاری ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان