[اسم]

la correspondance

/kɔʀɛspɔ̃dɑ̃s/
قابل شمارش مونث
[جمع: correspondances]

1 مکاتبه نامه نگاری، ارتباط

  • 1.Nous vous remercions de votre récente correspondance.
    1. بابت مکاتبه اخیرتان از شما سپاسگزاریم.

2 تعویض خط (وسیله نقلیه)

  • 1.Nous avons une correspondance dans la Castellane.
    1. ما یک تعویض خط (وسیله نقلیه) در "کستلان" داریم [باید در "کستلان" ایستگاه عوض کنیم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان