خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دونده
2 . عیاش
[اسم]
le coureur
/kuʁˈœʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
دونده
1.Un coureur rapide, infatigable
1. دوندهای سریع و خستگی ناپذیر
2
عیاش
هوسباز، خوشگذران
1.C'est un coureur que je l'ai vu avec la fille du jardinier.
1. این یک عیاش است که با دختر باغبان دیدمش.
تصاویر
کلمات نزدیک
courbure
courbette
courber
courbe
courbaturé
courge
courgette
courir
courir deux lièvres à la fois
courir le risque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان