خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کدو
2 . نادان
[اسم]
la courge
/kuʁʒ/
قابل شمارش
مونث
1
کدو
1.Ce soir nous mangerons un gratin de courge.
1. امشب ما یک گراتن کدو میخوریم.
2
نادان
خر، نفهم
تصاویر
کلمات نزدیک
coureur
courbure
courbette
courber
courbe
courgette
courir
courir deux lièvres à la fois
courir le risque
courir sur le haricot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان