1 . خطر کردن
[عبارت]

courir le risque

/kuʁiʁ lə ʁisk/

1 خطر کردن ریسک کردن

  • 1.Désolée, je ne peux pas courir le risque.
    1. متاسفم، من نمی‌توانم ریسک کنم.
  • 2.En tout cas la compagnie veut courir le risque.
    2. به هر حال شرکت می‌خواهد ریسک کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان