خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعصاب کسی را خرد کردن
[عبارت]
courir sur le haricot
/kuʁiʁ syʁ lə aʁiko/
1
اعصاب کسی را خرد کردن
کلافه کردن کسی
1.Lui, il commence vraiment à me courir sur le haricot avec toutes ses leçons de morale !
1. او واقعا با تمام درسهای اخلاقش شروع به خرد کردن اعصابم میکند.
2.Tu me cours sur le haricot !
2. تو کلافهام میکنی!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "دویدن روی لوبیا" است و کنایه از "اعصاب کسی را خرد کردن" یا "کلافه کردن کسی" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
courir le risque
courir deux lièvres à la fois
courir
courgette
courge
couronne
couronnement
couronner
courre
courriel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان