خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (رنگ) تند
2 . (صدای) گوشخراش
[صفت]
criard
/kʀijaʀ/
قابل مقایسه
1
(رنگ) تند
جیغ، زننده
1.Ces couleurs sont un peu trop criardes à mon goût.
1. این رنگها برای سلیقه من [به نظر من] کمی زیادی تند هستند.
2.Elle porte toujours des vêtements criards.
2. او همیشه لباسهایی (به رنگ) جیغ میپوشد.
2
(صدای) گوشخراش
زننده
تصاویر
کلمات نزدیک
criant
cri strident
cri
crevé
crevette
crible
cribler
cric
crier
crieur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان