[صفت]

crevé

/kʀəve/
قابل مقایسه
[حالت مونث: crevée] [جمع مونث: crevées] [جمع مذکر: crevés]

1 بسیار خسته از پای درآمده، هلاک شده

  • 1.J'ai trop parlé, je suis crevé.
    1. خیلی زیاد حرف زدم، خسته‌ام.
  • 2.Je suis complètement crevé, je veux dormir.
    2. کاملا خسته هستم، می خواهم بخوابم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان