خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پی بردن
2 . برملا کردن
[فعل]
déceler
/des(ə)le/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: décelé]
[حالت وصفی: décelant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
پی بردن
فهمیدن
1.Ils ont décelé quelques erreurs.
1. آنها به چندین اشتباه پی بردند.
2.L'ingénieur a décelé un défaut dans la conception.
2. مهندس در طرح به یک نقص پی برد.
2
برملا کردن
افشا کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
décelable
décathlon
décapsuleur
décapsuler
décapotable
décembre
décemment
décence
décennie
décent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان