خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناامید کردن
[فعل]
décevoir
/des(ə)vwaʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: déçu]
[حالت وصفی: décevant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
ناامید کردن
مایوس کردن، دلسرد کردن
1.J'ai promis à mon patron que je ne le décevrais pas.
1. من به رئیسم قول دادم که او را ناامید نخواهم کرد.
2.Son attitude déçoit ses amis.
2. رفتارش دوستانش را مایوس میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
décevant
décerner
déception
décentrer
décentraliser
déchanter
décharge
décharger
décharné
déchausser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان