خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از رگ و ریشهی بد
[عبارت]
de la mauvaise graine
/də la movɛz ɡʁɛn/
1
از رگ و ریشهی بد
تخم حرام
1.Ils savent que Stéphane est de la mauvaise graine.
1. آنها میدانند که "استفان" از رگ و ریشهی بدی است.
2.Lui, c'est de la mauvaise graine.
2. او، از رگ و ریشهی بدی است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "از بذر بد" است که کنایه از "از رگ و ریشهی بد" بودن و یا "تخم حرام" بودن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
de gauche
de fil en aiguille
de droite
de chien
de bon goût
de la même eau
de la plus belle eau
de mauvais goût
de mémoire d'homme
de nos jours
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان