خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور مستمر
[قید]
durablement
/dyʀabləmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
به طور مستمر
طولانیمدت
1.Cette famille s'est installée durablement à l'étranger.
1. این خانواده طولانیمدت در خارج از کشور ساکن شده بود.
2.On peut utiliser durablement ces voies de circulation.
2. میتوانیم به طور مستمر از این راههای عبور و مرور استفاده کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
durable
dur de la feuille
dur comme fer
dur
dupont
durand
durant
durci
durcir
durcissement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان