خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاثیر کربن
[اسم]
l'empreinte carbone
/ɑ̃pʀɛ̃t kaʀbɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: empreintes carbones]
1
تاثیر کربن
میزان دی اکسید کربن تولیدی
1.Je vais vendre ma voiture pour réduire mon empreinte carbone.
1. من برای کاهش تاثیر کربن [میزان دی اکسید کربن تولیدی] ماشینم را میفروشم.
تصاویر
کلمات نزدیک
empreinte
empreindre
empoté
emporté
emporter
empressement
empresser
emprise
emprisonnement
emprisonner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان