خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیست محیطی
[صفت]
environnemental
/ɑ̃viʀɔnmɑ̃tal/
قابل مقایسه
[حالت مونث: environnementale]
[جمع مونث: environnementales]
[جمع مذکر: environnementaux]
1
زیست محیطی
1.C'est une politique environnementale ambitieuse.
1. این یک سیاست زیست محیطی بلندپروازانه است.
2.J'aime cette étude environnementale.
2. من به این مطالعه زیست محیطی علاقه دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
environnement
environnant
environ
envieux
envier
environner
environs
envisageable
envisager
envoi
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان