خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شدنی
[صفت]
envisageable
/ɑ̃vizaʒabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: envisageable]
[مذکر قبل از حرف صدادار: envisageable]
[جمع مونث: envisageables]
[جمع مذکر: envisageables]
1
شدنی
ممکن، قابلتصور
1.Écartons ce qui n'est pas envisageable.
1. هرچه شدنی نیست از راه برداریم.
2.Une association avec elle est envisageable.
2. مشارکت با او شدنی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
environs
environner
environnemental
environnement
environnant
envisager
envoi
envol
envoler
envolée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان